17⋆ آلبــ ـوم خواب سپنتــ ـا
♥وقتی یک فرشته کوچولو به خواب می ره....(◡‿◡)
✿اولین دیدار .مثل یه سیب سرخ بود. ♠خسته از راه رسیده ...
چه زود تسلیم شدی پسرم!!!! این از اون خوابهاس که همراه با رضایته.
....هوووومم!!بهتر از این نمیشه!
✿سپنتا و دوستش "فی فی" ✿...هر کاری می کردم خوابت نمی برد،
تا اینکه گذاشتمت روی پام که بخوابی.
داشتی گریه می کردی که یه دفعه دستاتو
بردی بالا و کلاهت رو کشیدی توی صورتت و خوابیدی!!!!
✿خب.....بذار فکر کنم ببینم ...چه خوابی ببینم؟؟!!!
✿رفته بودیم پارک جنگلی فدک ✿چهل 40 روزگی سپنتا و رویاهای شیرین
و سپنتا باز هم خوابه!!!
✿در راه برگشت از تهران که برای دیدن ✿در راه شمال.اولین مسافرت پسر نازم.