سپنتاسپنتا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

سـ3ـــ مثل سپـــــــنتا❤❤❤

105⋆ دختــــــــــ ـر خالـــــ ه ها

امروز هم شکر خدا ، روز خوبی از آب دراومد.شایسته و فاطمه     صبح اومدن پیشمون.دخترخاله های سپنتا هستن.خیلی       سپنتا رو دوست دارن.امتحان رو داده بودن و 2تایی  قرار گذاشته بودن که بیان پیش ما.با سپنتا   بازی کردن و اتاقش رو مرتب کردن و به سلیقه خودشون براش چیدن. دستشون درد نکنه.مدتی بود که می خواستم خودم این کار رو بکنم، اما ...                                  &nb...
15 دی 1390

104⋆ اداره بـــ ـابـــ ـاجــ ـی

 الان کجاییم؟؟؟!!    در اداره فنی حرفه ای ،در اتاق باباجی .   بابای سپنتا هم رفته آزمون بگیره   تا بعد ار اون بریم خونه باباجون اینا. امروز اولین باره که سپنتا ا.مده اداره باباش ...   البته بیشتر کارمندا رفتن و کسی این دور و بر نیست. سپنتا حس کنجکاویش گل کرده ، می خواد همه جا رو دید بزنه و آروم و قرار نداره.   براش سرلاک درست کردم و خورد و حالا با آرامش گرفته خوابیده .     ما هم که دست از  سر این نی نی وبلا گ بیچاره بر نمی دریم.   اینجا هم که اومدیم باید یه گریزی بزنیم.   شب که رفتم خونه ع...
11 دی 1390

103⋆ ا بتــــــــــ ـکار 2

چند روز پیشا چند تا دیزی سفارش دادیم و آوردن خونه برامون.چه خوشمزه هم بودن!!! دیزی ها توی جعبه هایی جاسازی شده بود به شکل مکعب... به جعبه ها که نگاه می کردم ، با خودم فکر کردم استفاده خوبی میشه ازشون کرد ... این بود که نگهشون داشتم...امروز یاد پازلهایی که با مکعب درست میشن افتادم و تصمیم گرفتم با جعبه ها یه پازل ساده برای سپنتا جونم درست کنم.   1- جعبه ها رو کنار هم گذاشتم.   2- روی جعب ها یه کاغذ سفید چسبوندم. 3- با یه کاغذ کادوی براق یه دایره درآوردم و چسبوندم روی کاغذ سفید   (کاغذ براق باعث میشه که توجه سپنتا   جونم بیشتر  جلب بشه.) 4- کاغذی رو که چسبونده بودم ...
11 دی 1390

100⋆ چــــــ ـاکلــــــــــ ـز

علاقه زیادی به تبلیغات چاکلز پیدا کرده. به محض اینکه صدای تبلیغات چاکلز میاد ، هر جا که باشه سرشو به طرف TV برمی گردونه و تا آخرش نگاه می کنه.همین که تموم میشه دیگه به TV نگاه نمی کنه!!!!! ...
6 دی 1390

97⋆ اولیـــ ـن یلــــ***ــ ـدا

این اولین یلدای سپنتا جونم بود. خیلی خوش گذشت. جای اونایی که نبودن خالی بود.دایی جون و خانوادشون.محمد امین جان که امسال یلداش رو تو خوابگاه بود. آنیسا خانوم با روروئک اومده بود و به ما پز می داد.اما به سپنتا هم داد که استفاده کنه...!!! عکسای یلدا سپنتا و دخترخاله هاش فال حافظ با کتاب حافظ قدیمی مادر جون فال سپنتا جونم   فال مامان مریم ادامه اش ...که بیت چهارم واقعا وصف حال بود... در این مقام مجازی...(اینترنت)خیلی جالب بود برام فال باباجی ...
4 دی 1390