سپنتاسپنتا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

سـ3ـــ مثل سپـــــــنتا❤❤❤

123⋆ پســــــ ر ماجـــ را جــ و

علاقه زیادی داره به مکانهای دست نیافتنی ، راه پیدا کنه... با کلی زحمت خودشو می رسونه به جایی که می خواد و وقتی گیر می کنه و می بینه که راه برگشت نداره شروع می کنه به غر زدن!!!!!!!! عجیبا غریبا از دست این بچه... ایناها این هم اسنادش...           چه میشه کرد؟!!!!!!!!!!! ...
8 خرداد 1391

122⋆ یــ ه جشن کوچولو

٤ شنبه صبح روز تولد سپننا ، عمو حسین ... شوهر خاله سپنتا ، زنگ زد گفت شب بیاید خونه ما برای سپنتا  می خوام کیک بگیرم... من و سپنتا از صبح رفتیم و باباجی هم شب اومد... باز هم خاله گیتی و عمو حسین شرمندمون کردن...یه کیک و یه کادوی خوجـــل برای سپنتا گرفته بودن... کادوش یه جفت کتونی سفید مشکی  بود که وقتی می پوشه باباجی می گه شبیه فردی ،  مورچه ای که کارتونشو اون وقتا نشون می داد، میشه!!!!!!!!! دستشون درد نکنه... .....و حالا عکساش...           ...
8 خرداد 1391

120⋆ سینه خیز

....آماده شدیم برای خوابیدن و خیلی هم خسته بودیم...اما سپنتا خان تازه بازیش گرفته و می خواد بازی کنه ...هر کاری کردم نمی خوابید. یا آواز می خوند یا غر می زد...ساعت هم 5/1 نیمه شبه.. رفته بودم مسواک بزنم...باباش گفت : نگاه کن داره سینه خیز می ره...دیدم بله ..داره سینه خیز می ره و غر می زنه...فهمیدم که یه کار جدید یاد گرفته و می خواد به نمایش بذاره... خلاصه تا ساعت 2 باهاش بازی کردم تا بالاخره خوابش برد... ...
11 فروردين 1391

118⋆ اولین دندان

سه شنبه ١٦ اسفند ماه سال ٩٠ ...٩ ماه و سه روزگی سپنتا ... خونه باباجون اینا بودیم... داشتم به سپنتا غذا می دادم ... که دیدم قاشق خورد به دندونش و صدا کرد.وای چقدر ذوق کردیم و براش دست و پایکوبی راه انداختیم... آخه چند روزی بود که اصلا حال خوبی نداشت و همش تب می کرد و گلاب به روتون ..اس-ه-ا-ل بود....       ولی بالاخره یه مروارید کوچولو توی صدف دهانش برق زد...قربونت برم الهی پسر قشنگم......از ذوقم چند بار با قاشق زدم به دندونش...ببخشید مادر ...   ...
9 فروردين 1391

116⋆ تشکر

 در این پست می خوام از همه دوستای مهربونی که در این مدت نسبت به ما لطف داشتن و کامنت گذاشتن و چراغ وبلاگ سپنتا رو روشن نگه داشتن، تشکر کنم... از امروز باید بریم به وبلاگ همشون و دید و بازدید شروع میشــــــ♥♥♥ــــــ ه......... (البته اگه آقای سپنتا خان فرصت بدن )     ...
9 فروردين 1391